برهان دیوارگر

لغو مصوبه دستمزدها یورشی ازپیش تعیین شده به کارگران


پنجم تیر ماه هشتاد و پنج


در روزهای پایانی اسفند ماه سال ١٣٨٤ عده ای بی خبر از وضع معیشت کارگران دور هم جمع شده و با عنوان شورای عالی دستمزد ها مصوبه ای را تصویب کردند. بر اساس این مصوبه کارگران قراردادی ١٥٠ هزار تومان و کارگران رسمی ١٨٠ هزار تومان دستمزد دریافت مینمایند. هر چند این افزایش دستمزد درد چندانی را از ما کارگران دوا نمیکرد ، و این حداقل دستمزد هم ماهها به بهانه های مختلف پرداخت نمیشود، اما به هر حال یک دلخوشی بود که امسال چند هزار تومانی بیشتر دستمزد دریافت میکنیم.

به محض انتشار عمومی این خبر کانون کارفرمایان و تشکلهای حامی سرمایه و عده ای کارشناس و نماینده مجلس شروع به دادن تزهای کردند که این افزایش دوگانه دستمزد باعث رکود اقتصادی مملکت میشود. فرمودند این بدون کار کارشناسی صورت گرفته است و کارگران خیلی توقعشان زیاد شده است و افزایش دستمزد کارگران مخل نظم اقتصادی کشور میشود. گفتند درصورت این افزایش به دلیل پایین آمدن سود کارخانه ها کارفرمایان مجبور به اخراج کارگران میشوند. البته این اتفاق هم افتاد و از فردای تصویب مصوبه جنابان شروع به اخراج کارگران نموده و موج اخراج های هزار نفری در کارخانه ها و مراکز صنعتی به راه افتاد. در فاصله کمی هزاران کارگر قراردادی را اخراج و بیکار کردند و دولت در این مورد بی تفاوت ماند وواکنشی نشان نداد. ( آمار کارگران اخراجی در زیر نوشته موجود میباشد)

در اردیبهشت ماه سال ١٣٨٥ بعد از اینکه دهها هزر کارگر را به بهانه این مصوبه اخراج کردند، اینبار شورایعالی دستمزدها خود مصوبه را هم لغو کرد. در کل این مراحل نماینده کارگران سر سوزنی نه دخیل بوده و نه نقشی داشته است و شورای عالی دستمزدها فقط برای جلب نظر و خوشامدگوئی کارفرمایان و با حمایت دولت این مصوبه را لغو کرد. با لغو و اصلاح این مصوبه هزاران کارگر اخراجی که قربانی سیاستهای غلط مسئولین شده بودند هیچکدام سر کار هم بازنگشتند. معلوم است هم دولت و هم هیئت مورد اشاره همکار با صاحبکاران علیه کارگران این اقدامات را آگاهانه پیش برداند. کارگران و نماینده های واقعی آنها در این تصمیمات هیچ گونه نقشی نداشتند و نظر کار گر در این میان به هیچ گرفته میشود.

اگر هم اعتراضی نسبت به این سیاستهای ضد کارگری از طرف یکی از فعالین و یا یک صنف بشود( نمونه سندیکای کارگران شرکت واحد و زندانی شدن اسانلو) سروکارش با زندان و دادگاه و پلیس و هزاران اتهام گوناگون میافتد. و باید حتما جلوی این کار ها و بده وبستانهای دولت و کارفرمایان را گرفت وتوطئه هایشان را بر ضد کارگران خنثی نمود،لازم نیست که اشاره کنم که لغو مصوبه دستمزدها یک تعرض است و ادامه هم خواهد داشت و باید حتما جلوی این تعرضات را گرفت.

هرساله در روز های پایانی سال عده ای مفت خور و بی درد و بی خبراز وضعیت فلاکت بار کارگران، بعنوان "نماینده" کارگر از طرف خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار به نام شورای عالی دستمزدها جمع میشوند و میزانی را مطابق میل خود و اربابانشان به نام دستمزد کارگر اعلام میکنند. خود می برند و میدوزند و آخر سر هم دو قورت ونیمشان هم باقی است که صاحبان سرمایه ورشکسته میشوند! و کارگران این دستمزدی را که میگیرند زیاد است! به برکت قوانین دولت مهرپرور و دوستدار مستضعفین هر ساله قوانین ضد کارگری از جمله معاف شدن کارگاه های پنج تا ده نفره از شمول قانون کار و حذف ماده هایی از قانون کار مثل ماده ٢٧ ( اگر بشه این را که جز سند بربریت کارگر و بردگی آشکار اوست قانون کار نامید) و برگه سفید امضا برای کارگران و تعدیل و اخراجهای مدوام کارگران بیشتر و بیشتر به سراشیبی سقوط در ورطه مرگی تدریجی و خفت آور میکشانند. دستمزدهای کارگران را ظاهرا افزایش میدهند اما ماه ها پرداخت نمیکنند. کارگران رسمی به دلیل نداشتن امنیت شغلی و ترس از اخراج و بیکاری قرار داد های موقت و سه ماه را امضا میکنند ، تا حداقل بیکار نشوند.

نبود امنیت شغلی برای کارگران خواب و خوراک را از آنها گرفته است. کارگری که بعد از ١٤ ساعت کار مداوم و خسته کننده از سر کار بر میگردد اطمینان ندارد که آیا فردا هنوز کارش را دارد یا اخراج است. مطابق آمارهای که خود رژیم ارائه نموده است روز بروز بر خیل بیکاران افزوده میشود و با افزایش بیکاری آمار خودکشی و اعتیاد، قتل ،فحشا و ناهنجاری در جامعه نیز چند برابر میشود و کسی هم خودش را صاحب این همه بدبختی در درون جامعه نمیداند. در روزهای پایانی اسفند ماه ١٣٨٤ اعلام شد که دستمزد کارگران برای سال جدید از رقم ١٢٠ هزار تومان به ١٨٤ هزار تومان افزایش پیدا کرده است، در حالی که بنا به گزارش بانک مرکزی ایران در سال ١٣٨٤ رشد تورم در جامعه نسبت به این افزایش دستمزد بسیار بالاتر میباشد. طبق همین آمار اگر یک خانواده چهار نفره در آمدی کمتر از ٣٠٠ هزار تومان در ماه داشته باشند همراه با بهداشت و آموزش رایگان در روی خط فقر زندگی مینمایند، هر چند خط فقر بسیار بسیار بالاتر از ارقام اعلام شده توسط دولت میباشد. و با میزان دستمزدی که به یک کارگر پرداخت میشود ٥٠% زیر خط فقر زندگی میکند.

اخیرا آقای مجید انتظامی نائب رئیس کانون کارفرمائی در تازه ترین اظهاراتش اعلام کرده است که افزایش دستمزدها مشکلاتی فراوانی را برای کارفرمایان بوجود آورده است. وی اضافه میکند که کارفرمایان از افزایش دستمزدها برای کارگران خوشحالند چون افزایش دستمزد کارایی کارگران را بیشتر میکند. در ادامه میفرمایند اما کارفرمایان چون قبل از افزایش دستمزدها با دولت قرارداد بسته و در این قراردادها بحثی از افزایش دستمزد نشده است، افزایش دستمز باعث ضرر میکنند و لذا آنان مجبورند دست به اخراج کارگران بزنندد. انتظامی در ادامه صحبتهایش میافزاید که با احتساب بن کارگری و مسکن و خواربار و بیمه که از طرف کارفرما پرداخت میشود کارگران به جای ١٢ ماه ١٦ ماه حقوق میگیرند.

دقت کنید که بدبختی طبقه کارگر به کجا ها کشیده شده است که حتی با حداقل دستمزدی که بعضی وقتها تا چندین ماه و حتی یک سال پرداخت نمیکنند باز هم اعلام میکنند که این افزایش دستمزد اضافی و به نفع کارگر و به ضرر کارفرما میباشد. آقایان به اصطلاح کارشناس اقتصادی و خانه کارگری و بیخبر از درد کارگران نمیدانند که کارگران چه دردی میشکند ، تا حالا درد فقر و نداری را نچشیده اند. شکمشان سیر و آخورشان پر است و من و شما کارگر از گشنگی هم بمیریم مگر اینها را ککی مهمانشان است؟ حق هم دارند که درد کارگر را نفهمند. روزانه خبرهای زیادی را در روزنامه ها میخوانیم که از مرگ کارگران به دلیل نبود ایمنی خبر میدهد. خبر خودکشی کارگران به علت نپرداختن دستمزدها و دیگر معضلاتی که دائم برای کارگران بوجود میاید.

با همه اینهاهنوز نماینده واقعی کارگران در نشستهای سه جانبه ( دولت ،کارفرما و کارگر) شرکت ندارند و مشتی آدم خود فروخته و خائن به طبقه کارگر به اسم خانه کارگر و شورای اسلامی کار به جای کارگران تصمیم میگیرند . واقعا شرم آور است که در قرن بیست و یکم و با این همه پیشرفت تکنولوژی، کارگران ایران و فرزندانشان از حداقل امکانات بی بهره اند و بازهم سرمایه داران و دولت اسلامیشان دم از عدالت و رعایت حقوق انسان میزنند و باز هم ادعا دارند که کارفرما ایجاد اشتغال میکند و به کارگران دستمزد کافی میدهند.

آیا این آقایان مرفه و بی خبر از فقر و نداری تا حالا در یک خانه نمور و بدون امکانات در جنوب شهر زندگی کرده اند؟ آیا تاحالا به خاطر اینکه چند سال قول خرید یک کادوی کوچک و ارزان قیمت را به بچه هایشان داده و هنوز نخریده باشند، رو زرد و خجالت کودکشان شده اند؟ خیر معلوم است که نه چون اینها تافته جدابافته و از ما بهتران هستند و آنها حق دارند همه امکانات را داشته باشند اما کارگران حق استفاده از حداقل امکانات را هم ندارند و باید اول سرمایه دار و خانوده اش شکم و جیبهایشان پر شود بعد ته مانده انها را استفاده کنند.

باید برعلیه این همه ظلم و استثمار ایستاد و به آن اعتراض نمود. دیگر بس است این همه تحقیر و نابرابری، این همه استثمار ما کارگران تا جان و توانی در بدن داشته باشیم برای کارفرما مفید هستیم اما با از کار افتادگی زود هنگام که دلیلش هم نبود تغذیه کافی و نداشتن امکانات پزشکی درست و کار آمد و کار بیش از حد است، به موجودات بی مصرف تبدیل میشویم و باید به گدائی در کنار خیابانها و چشم امید به دست مردم باشیم. باید کودکانمان را نیز در همان سنین کودکی به بازار کار سرمایه بفرستیم.

این همه توحش و بربریت را باید پاسخ داد و به آن اعتراض نمود. کارگر هم حق دارد از تمام امکانات زندگی استفاده کند. باید کارگران دارای آن چنان درآمدی باشند که بتوانند یک زندگی استاندارد و شایسته انسان را بکنند و این حق مسلم ما است. ما کارگران احتیاج به قیم نداریم که تعیین فرمایند احتیاج زندگی ما چقدر است. خودمان انسانیم و احتیاجات زندگی خود را میدانیم. مگر خیل مفت خور بالا شهریها و نمایندگان مجلس و زندانبانان و مسئولین اطلاعات و امام جمعه و وزیر و کیلان محترمشان حاضرند ما کارگران تعیین کنیم که چقدر باید در ماه صرف کنند؟ واقعان دستمزد سالیانه که به ما داده میشود را حاضرند برای یک ماه زندگی خود قبول کنند و شکر خدا کنند؟

تعیین هر گونه رقمی برای ما کارگران از جانب این آقایان جز توهین و اهانت به حرمت و کرامت ما نیست. ما شهروند این مملکت هستیم و بچه های ما هم مثل کودکان آقایان مسئول و بالا شهر نشین انسانند و احتیاج به زندگی مناسب و انسانی دارند.

نشستن و امید به اینکه دولت کاری کند تنها تن دادن به فقر و محرومیت بیشتر است. این دولت ٢٧ سال است از خدمت به سرمایه داران و ضدیت باکارگران کوچکترین کوتاهی نکرده است. تا اینها سر کارند سهم ما کارگران و زندگی ما از این هم بدتر خواهد بود. اتحاد ما، همبستگی و تلاش جمعی ما تنها راه ما برای تامین زندگی انسانی است. باید متحدانه در مقابل زندگی برده وار و فقر و فلاکت حاکم و زندگی نکبت باری که سهم ماست مقابله کرد. متحدانه و با هم در مقابل جهنمی که به ما تحمیل کرده اند باید ایستاد. این تنها راه ماست

برهان دیوارگر

Borhandivargar2006@yahoo.com

----------------------------------------------------------------

آمار کارگران اخراجی از ابتدای سال تا کنون هر چند هزاران کارگر دیگر اخراج شده اند و اسمشان در هیچ آمار و ارقامی موجود نیست و اخراج ها سیر صعودی دارد !

منبع سایت ایلنا خبرگزاری کار ایران:


ابراهیم نظری جلالی از ابتدائی سال تاکنون فقط ٧٢٠٠ نفر اخراج شده اند.
مهندس هدایت آقائی عضوی شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی بنا به آمار های موجود در یک ماه گذشته ٢٠٠٠٠ نفر از کارگران اخراج شده اند.
٤٠٠ نفر از کارگران ایران صدرا اخراج شدند.
چینی مهدی در یزد تعطیل شد، ١٠٠ کارگر این شرکت به جرگه اخراجیون پیوستند.
١٧٠ نفر از کارگران قردادی و ١٣٠نفر کارگر رسمی شرکت سوپا اخراج شدند.
٤٠٠ نفر از کارگران نوشین صنعت نیشابوراخراج شدند،هر کارگر ٠٠٠٠٠٠ ١ تومان از کار فرما طلب کار است.
گونی بافی ارومیه خصوصی سازی و تعطیل شد و ٦٥ کارگر این واحد اخراج شدند.
تاریخ ٢٠ /٣ /٨٥ ٥٠٠ کارگر ایران صدرا اخراج شدند در عرض دو ماه ٠٠ ٩ نفر.
٧٠ نفر از کارگران کارخانه پروفیل پارس در معرض اخراج قرار دارند.
٨ نفر کارگر قفل ایران اخراج شدند.
٤٨٠ نفر از کارگران شاغل در استان ایلا م از ابتدائی سال تاکنون اخراج شده اند.
٢٦٠ کارگر شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریائی خرمشهر اخراج شدند.
١٨ کارگر شرکت نخ کوار ایلام اخراج شدند.
٣٠کارگر شرکت دستکش صنعتی حاتمی اخراج شدند.
٣٠٠ کارگر نساجی رحیم زاده در معرض اخراج قرار دارند .
١٨ کارگر خدماتی وابسته به راه آهن طبس اخراج شدند.
٤٠ کارگر زرین نخ شما ل، گلستان اخراج شدند.
٣٠٠ کارگر قراردادی چینی ماهنشان از ابتدای سال تکنون بی حقوق هستند.
٣٧٠ کارگر چیت سازی بهشهر در معرض اخراج هستند.
١٤ کارگر قراردادی شرکت پارس سرنگ اخراج شدند.
٦٠٠ کارگر شیشه همدان تعدیل شدند.
بیش از١٢٠٠ کارگر در استان گیلان از ابتدای سال تا تاریخ ١٨/٢/١٣٨٥ اخراج شدند.
٣٠٠ کارگر فرش قزوین اخراج شدند.
١٠٠٠ کارگر غرب تابلوی ایلام بیکار شدند.
٩٠ کارگر شرکت پرسان گیلان 2٥ ماه است حقوق نگرفته اند و اخراج شدند.
٢٠ کارگر شرکت تولیدی نخ ایلام اخراج شدند.
١٥٠ کارگر سازمان بهزیستی ایلام اخراج شدند.
٧٠٠ کارگر ایران خودرو دیزل اخراج شدند.
٤٠٠ کارگر شرکت ساختمانی وابسته به آستان قدس رضوی اخراج شدند.
٢٠ کارگر شرکت دانه ها روغنی گرگان اخراج شدند.
١٠٠ کارگر در شهریار اخراج شدند.
٨٠٠ کارگر در آذربایجان غربی اخراج شدند.
٤٠٠ کارگر در ساوجبلاغ اخراج شدند.
١٠٠ کارگر کارخانه فرش البرز بابلسر اخراج شدند
٣٣٠ کارگر شرکت آ اس پ اخراج شدند.
١٠ کارگر ترمینال مسافربری همدان اخراج شدند.
٩٠ کارگر بهمن پلاستیک کرج اخراج شدند.